لباس، ارتباط مستقیم با روح و روان انسان دارد.
گزیده ای از سخنرانی حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در مراسم عمامه گذاری در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) 91/12/2
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بحث از لباس یکی از بحثهای مهم است که شاید هنوز خیلی روی آن کار نشده، بین لباس و وجود انسان چه ارتباطی هست؟
تلقی همهی ما اینست که لباس پوشش اندام و ظاهر بدن است، ولی حقیقت اینست که وقتی به روایات مراجعه میکنیم فراتر از این نکته استفاده میشود. درست است که لباس، ظاهر انسان را میپوشاند اما آدابی که برای پوشش لباس (هر لباسی) ذکر شده انسان را به تأمّل وادار کرده و به این نتیجه میرساند که لباس، ارتباط مستقیم با روح و روان انسان دارد.
حتماً شنیدهاید که هنگام پوشیدن لباس نو در روایات وارد شده که سوره مبارکه قدر خوانده شود، در بعضی از روایات آمده که سوره قدر و 15 بار سورهی توحید و سوره کافرون بر آب خوانده شود و لباس را با این آب بشویند و سپس پوشیده شود، چه ارتباطی بین این سورهها و این لباسی که میخواهد اندام ظاهری انسان را بپوشاند وجود دارد؟ معلوم میشود که لباس در مقدّرات انسان مؤثر است، حال این چه ارتباطی است و به چه نحوهای است؟ ما نمیتوانیم درست تشخیص بدهیم.
از روایات برمیآید لباس در توحید انسان دخالت دارد. حال به چه نحوی؟ ما نمیتوانیم بفهمیم. لباس در جهت مقابل استقامت در مقابل کفر دخالت دارد، این چیزهایی است که ما نمیتوانیم ارتباطات واقعیاش را کشف کنیم اما بالأخره از اینکه فرمودهاند سُوَری از قرآن بر لباس خوانده شود و این لباس با متبرک شدن به این سُوَر بر اندام انسان پوشانده شود، کشف از ارتباط میکن.
پس نمیتوانیم بگوئیم لباس مجرّد یک پارچهای است که انسان آن را بر تن میکند، در آداب لباس نکات زیادی وجود دارد که قابل تأمل است و مطالب خوبی میتوان از آن استفاده کرد خود اینکه سر انسان غالباً پوشیده باشد، حتی در موقع خواب. این یک آثاری دارد.
در بعضی از روایات هم آثار و حکمتهایی ذکر شده اما به نظر میرسد که آن هم در یک حدّ محدودی است. حالا که مطلق لباس این چنین است این لباسی که ما مفتخر به آن هستیم و افتخار برای ماست، و لباس سربازیِ امام زمان (عج) است، قطعاً باید آثار بیشتری برای انسان داشته باشد.
ما باید ارزش این لباس را در همه ابعاد علمی، تقوایی آن حفظ کنیم. کسی که ملبّس به لباس روحانیّت میشود؛ اولاً بداند با پوشیدن این لباس مسئولیت او مضاعف میشود. یک مسئولیت جدید پیدا میکند، تا حالا که یک مقداری علم داشت، به حسب روایات «زکاة العلم نشرُه»، ذمهی او مشغول بود اما اینک لباس طلبگی نمایانگر یک عهد جدید بین انسان و خداست، به این معناست که من وقف مؤبد و همیشگی میکنم وجود خود و تمام لحظات و اوقات خودم را، برای خدای تبارک و تعالی.
انسان وقتی خودش را وقف کرد به حسب تعبیر ذوقی یا علمی، دیگر مالک خودش نیست و نمیتواند این وجود را در هر جا حاضر کند، این وجود را هر جا مصرف کند، بر سر هر سفرهای بنشیند، در هر مجلسی حاضر شود، این چنین نیست که بگوئیم این لباس برای ما محدودیت میآورد، این وقف در عین حال یک آزادی مطلق از همه شئون دنیوی است، یک حریّت مطلق است و خدا به برکت اینکه انسان خودش را وقف او و خدمت به دین او میکند، عنایتش به وی مضاعف میشود.
اکثر بزرگان ما فرمودهاند ما از وقتی ملبّس شدیم احساس کردیم عنایات خدا ما مضاعف شده، این یک امر تخیّلی و تلقینی نیست که بگوئیم حالا ما طلبهها به خود تلقین میکنیم، نه! این اقرار بزرگان ما است و در واقع همینطور هم هست، برکاتی از خدا انسان نازل میشود اما مشروط به اینکه انسان ارزش و اهمیّت این لباس را بداند، انسان این لباس را در بعضی از اموری که ممکن است حیثیت دین را خدشهدار کند مصرف نکند، آنجا حضور پیدا نکند.
حضور یک طلبه در یک مجلس غیبت با حضور یک آدم عادی خیلی تفاوت دارد. گاهی اوقات یک مجلسی هست انسان در تلویزیون مشاهده میکند، همین ایام به مناسبت دهه فجر مجالسی که در تلویزیون برگزار کردند که بسیاری از آنها مملو از فسق و فجور بود، بسیاری از آنها از محرمات واقعی بود. گاهی اوقات آدم میدید که یک روحانی هم نشسته. این چه معنا دارد؟
انسان وقتی این لباس را میپوشد مسئولیت جدیدی دارد و نباید در این گونه مجالس حضور پیدا کند، این سبب میشود آنها که اهل گناه هستند بگویند معلوم میشود حق با ماست، اینها باطناً میخواهند این گناه را بکنند ولی رویشان نمیشود، یا بستر و زمینه برایشان فراهم نیست، بدین وسیله گناهان خود را توجیه و در کار خود مصممتر میشوند.
ما طلبهها خیلی باید رعایت کنیم و در فوق همهی این رعایتها اینست که از وجود خودمان برای دین بیشتر استفاده کنیم، واقعاً وقت خود را به بطالت نگذرانیم، این یک عهد مستمر است که ما با خدای تبارک و تعالی داریم که منتهی به قیامت میشود و در آن بازنشستگی و تعطیلی وجود ندارد، مثل سایر مشاغل نیست که بگوئیم حالا ما بازنشسته شدیم و تمام شد رفت، هر روز ارتباط و این عهد وسیعتر و قویتر میشود.
من توصیه میکنم به فضلای مرکز فقهی که سعی کنند ملبّس شوند، مخصوصاً آقایان و بزرگوارانی که مشغول بحث خارج هستند حتماً ملبّس شوند، حیف است از این نعمت استفاده نشود.
در روایتی آمده که خدای تبارک و تعالی دوست دارد نعمتی که به بندهاش میدهد بندهاش آنرا اظهار کند و بگوید خدا این نعمت را به من داده، این لباس یکی از مصادیق اظهار نعمت علم است یعنی انسان این لباس را میپوشد تا بگوید من این افتخار الهی شامل حالم شده که این علم دین را تا یک حدّی کسب کردهام، البته در کنار آن باید به خدا هم پناه ببرد که غرور او را نگیرد، من همین جا عرض کنم گاهی اوقات برخی از دوستان که ملبس میشوند به جای اینکه تواضعشان بیشتر شود گرفتار غرور میشوند و این بسیار خطرناک است.
یک مطلب قابل توجه این است بین اینکه انسان شئون این لباس را در منزل، خارج از منزل، بین رفقا و ... رعایت کند و بین اینکه غرور بر او حاکم شود خیلی تفاوت است، با اینکه باید شئون این لباس را رعایت کند و به دیگران بگوید من حالا شرایط دیگری دارم، آن گعدهها و مزاحهای قبل را اکنون نمیتوانم داشته باشم. در عین حال مراقب باشد گرفتار غرور نشود.
به هر حال بحث طلبگی و آثار و برکات این لباس خود یک بحث مهم و مفصلی است که متأسفانه در حوزه هنوز راجع به این امر یک تحقیق جامع و کاملی ارائه نشده.
ما جزوه مدوّنی نداریم تا کسی که میخواهد لباس بپوشد از قبل آن را مطالعه کند و متوجه شرایط آن لباس بشود و خود را برای این میدان آماده کند. امیدواریم که إن شاء الله این هم انجام شود.
امیدواریم اینک که این تاج افتخار را میخواهند بر سر شریفشان بگذارند واقعاً خود را در محضر امام زمان (عج) ببینند ولو اینکه بدون این لباس هم باید خود را در محضر حضرت ببینیم ولی فارغ از این تشریفات ظاهریِ در اینجا بدانند در حضور آن حضرت میخواهند و با حجت خدا عهد کنند و تجدید میثاق نمایند و باید ملتمسانه از حضرت استمداد کنند که این لباس ابواب بیشتری از علم، معرفت، تقوا، سلوک و اخلاق و ... را به روی ایشان باز کند و روز به روز انشاء الله موفقیتهای بیشتری داشته باشند.
منبع اولیه: http://www.markazfeqhi.ir/main/news/5096/
منبع: www.n1379.blog.ir