جیره خوار امام زمان، کتاب آموزش روخوانی و روانخوانی، آموزش قرائت نماز، محبت الهی

محمدمسلم وافی هستم متولد 1360 در شهر مقدس قم. زندگی من در شهرهای بافت کرمان، سبزوار، تهران و قم بوده است. پدرم قبل از انقلاب از مبارزین سیاسی و بعد از انقلاب به‌دستور شهید رجایی به فرمانداری بافت کرمان و بعد از آن به فرمانداری سبزوار و در آخرین پست دولتی خود به سمت معاون کمیته امداد امام خمینی (ره) مشغول بود. در سال 1368 در سن 38 سالگی از تمامی مناصب دولتی کناره‌گیری کرد و وارد حوزه علمیه قم شد، علی‌رغم این‌که سیستم آموزشی حوزه، شرط سنی برای تحصیل داشت، اما با پشتکار و تلاش زیاد و اعتقاد به مسیر، توانست به یکی از اساتید مبرز سطح 1 و 2 حوزه تبدیل شود. پدرم دارای 18 فرزند است 9 پسر و 9 دختر که در مجموع 8 نفر از فرزندان مشغول تحصیل در حوزه علمیه می‌باشند. بنده فرزند سوم ایشان هستم.

2-از چند سالگی وارد حوزه شدید و الان در چه سطحی از تحصیلات هستید؟

در سن 13 سالگی وارد حوزه علمیه شدم هم‌اکنون در سطح 4 (دروس خارج) و مرکز تخصصی تبلیغ مشغول تحصیل هستم.

3- غیر از تحصیل در حوزه به تدریس یا شغل دیگر هم اشتغال دارید؟

شغل دیگر که نه، ولی مسؤول گروه جهادی فرهنگی روایتگران نور هستم. این گروه، طلابی را که برای سخنرانی‌های چندرسانه‌ای توانایی دارند به استان‌های مختلف اعزام می‌کند. ضمناً مشغول تدریس روش کلاس‌داری دینی در مرکز تخصصی تبلیغ هستم، اما هیچ‌کدام از این دو مورد منبع درآمدی برای حقیر نیست. تبلیغ دین هم که جزء وظیفه همه طلاب می‌باشد، بنده هم از آن مستثنی نیستم و در ایام خاص مانند ماه مبارک رمضان و محرم و صفر به مناطق مورد نیاز که اغلب، مراکز دانشگاه‌ها است اعزام می‌شوم.

4- چند فرزند دارید: از خانواده و فرزندان خود بگویید

خداوند متعال تاکنون به من 8 فرزند عطا کرده است که البته هشتمین آن‌ها انشاءا… به‌زودی به دنیا خواهد آمد. از این تعداد، 5 تای آن‌ها محصل هستند. در یک جمله به لطف خدا، فرزندانی متدین، متشرع، فهمیده و درس‌خوان دارم، که عمده موفقیت آن‌ها را مرهون توجه و تربیت مادرشان می‌دانم، بنده هم سعی می‌کنم علاوه بر پدر بودن، رفیق و دوست خوبی برای آن‌ها باشم.

5- گویا شما مخالف شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» هستید، اگر چنین است قدری بیش‌تر توضیح دهید

مخالفت من، ریشه قرآنی دارد. به نظر بنده، در جاهایی که خداوند متعال دستوری صادر فرموده است، کسی حق اظهار نظر ندارد قرآن می‌فرماید هرکس به غیر آن‌چه خدا حکم کرده حکم کند فاسق است اما در غیر آن اگر اختلاف سلیقه باشد مشکلی نیست. مثلاً 2 نفر در خوردن نوع غذا با هم اختلاف سلیقه دارند. خوب اشکالی ندارد. ولی اگر در جایی خداوند خوردن غذایی را حرام کرده است دیگر جای ابراز سلیقه نیست و باید اطاعت امر خدا نمود. وقتی پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّمکه حرف او حرف خداست (و ما ینطق عن الهوی) می‌فرماید: «تناکحوا و تکثروا» یا «انی اباهی بکم یوم القیمة و لو بالسقط» منِ پیامبر به تعداد مسلمانان در روز قیامت در مقابل امت‌های دیگر افتخار می‌کنم ولو به بچه‌های سقط‌شده، دیگر کسی نمی‌تواند اعلام مخالفت کند و با توجیهات غیرموجه جلوی تولید نسل را بگیرد، کاری که متأسفانه بعد از پایان دفاع مقدس به شدت ترویج می شد.

6- به نظر شما این شعار از کی، چرا، چگونه و توسط چه کسانی تبلیغ شد؟

ریشه تاریخی این شعار را باید در قرآن یافت، شما ببینید در چند آیه قرآن کریم به این تفکر اشاره شده است. تا جایی که خداوند می‌فرماید: فرزندان خود را از ترس دادن خرجی نکشید. پس معلوم می‌شود در آن زمان هم شیطان، وعده فقر را در مقابل کثرت اولاد و ازدیاد نسل می‌داده است.

اما به نظر من در دوره معاصر، از وقتی که دشمنان اسلام پی به قدرت نیروی انسانی مسلمانان بخصوص شیعیان بردند، ترویج این شعار را در دستور کار خود قرار دادند. این نکته در خاطرات جاسوسان مختلف اجانب در کشورهای مسلمان موج می‌زند، اما کسانی که این شعارها را تبلیغ می‌کنند دو گروه هستند گروه اول افرادی هستند که خودشان فریب این شعار را خورده‌اند و علتش دوری از مفاهیم ناب اسلام است. گروه دوم آن افرادی هستند که خطر این شعار را می‌دانند اما به‌خاطر ضدیت پنهان یا آشکار با اسلام برای جاانداختن این شعار دست به هر کاری می‌زنند و حتی نوع تغذیه مردم را تغییر می‌دهند.

7- بعضی‌ها بر این باورند که در وضعیت فعلی داشتن فرزند زیاد، دردسرزاست و در مورد تربیت و معاش‌شان با مشکل مواجه می‌شوند، اگر این عقیده را قبول ندارید، با دلیل محکم و روشن توضیح دهید.

بنده حاضرم با اطلاعات ناچیز و ناقصی که دارم، با تمام کسانی که چنین اعتقاداتی دارند مناظره و ثابت کنم که این اعتقادات ناشی از نوع نگاه اشتباه آنان به زندگی و مسأله تربیت می‌باشد، در یک جمله مشکل اصلی از عدم باور حقیقی به رزاقیت خداوند متعال است، این‌که می‌گویند وضعیت فعلی خراب است یک نوع فرافکنی است والا خدای امروز با خدای صدسال پیش هیچ تفاوتی ندارد، این تفکر ماست که تغییر کرده است. باور کنیم اگر در مسیر تبعیت از دستورات خداوند قرار بگیریم، هرگز دچار مشکل در مسائل اقتصادی و تربیتی نخواهیم شد. البته طبق آیه قرآن که می‌فرماید: «انا خلقنا الانسان فی کبد» همین سختی‌ها و مشکلات هم با تبعیت محض، شیرین و دلپذیر خواهد شد. در مورد تربیت نیز باید عرض کنم، مربی اصلی خداست، نه من و شما، ما فقط نقش کوچکی در تربیت داریم که آن هم به قدرت الهی فراهم شده است. در بحث معاش هم باید عرض کنم اگر خدای ناکرده کسی اعتقاد به روزی‌رسان بودن خدا هم نداشته باشد، تجربه ثابت کرده است که هرچه تعداد فرزند بیش‌تر می‌شود، وضعیت روزی و معاش آن‌ها نیز فراوان‌تر خواهد شد، تعداد زیاد فرزند هیچ تأثیر سوئی در نوع معاش نخواهد داشت. هر آن کس که دندان دهد، نان دهد.

8- تاکنون در مورد تربیت فرزندان با مشکل خاصی مواجه نشده‌اید؟ تا چه حد خانواده (همسر شما) در این امر با شما موافق و هم‌فکرند؟

اعتقاد بنده این است که اگر در تربیت فرزند اول دقت شود، بقیه فرزندان به‌صورت خودکار تربیت می‌شوند. یعنی فرزندان دیگر، نگاهشان به فرزند بزرگ‌تر است و در اعمال و رفتارشان به او توجه می‌کنند. بچه‌های من در صورت دیدن خلاف از همدیگر به هم تذکر می‌دهند، یکدیگر را به انجام خوبی‌ها دعوت می‌کنند، با هم بازی می‌کنند و نیازی به همبازی خارج از خانه ندارند. کم‌تر مشغول دیدن برنامه‌های تلویزیون می‌شوند، هیچ‌کدام به بازی‌های رایانه‌ای عادت ندارند و به بازی‌های سنتی بین خودشان می‌پردازند و این یک نکته کلیدی است که باید به آن توجه کرد. اما در مورد همسر باید بگویم: اگر او در زندگی یار و یاور خوبی نبود، من هرگز نمی‌توانستم به فرزندان خود افتخار کنم! تمام زحمات منزل اعم از پخت و پز، شست و شو، درس و بحث و تربیت فرزندان را به تنهایی انجام می‌دهد که در همین‌جا لازم می‌دانم از او صمیمانه تشکر کنم. ایشان علی‌رغم این‌که مشغول تحصیل در حوزه می‌باشد، حتی یک‌بار تاکنون لب به اعتراض نگشوده و از اداره زندگی و سر و کله‌زدن با این‌همه بچه ابراز خستگی و احیاناً گله‌مندی ننموده است.

9- در سفرهای تبلیغی به‌ویژه در ماه مبارک رمضان، محرم و صفر که به تبلیغ می‌روید، تکلیف خانواده و بچه‌ها چه می‌شود؟ آن‌ها را با خود می‌برید یا به کرام الکاتبین می‌سپارید؟

اگر ایام تبلیغی در ایام تعطیلات درسی باشد مثل تابستان، حتماً همگی آن‌ها را با خودم می‌برم اما در غیر تعطیلات سعی می‌کنم فرزندانی که به مدرسه نمی‌روند را همراه ببرم تا کمکی به همسرم کرده باشم، البته همسر بنده با مدیریتی که دارد نمی‌گذارد در نبود من مشکلی پیش بیاید. از این بابت خیالم راحت است. هروقت می‌خواهم به سفر تبلیغی بروم خدمت بی‌بی حضرت معصومه سلام الله علیها می‌روم و جسم و روح خود و خانواده را به ایشان می‌سپارم، اگرچه در واقع حافظ اصلی خداوند است که در همه جا یار و یاور ما خواهد بود. در خواندن چهار قل و آیت‌الکرسی نیز خیلی عقیده دارم و حتی‌الامکان آن را می‌خوانم.

10- چگونه می‌شود درس و بحث و تبلیغ را با اداره زندگی، به شکلی که شما دارید جمع کرد؟

فکر می‌کنید این کار از محالات است، خیر، الآن بنده هم اهل درس و بحث هستم و هم مرتب به تبلیغ می‌روم و هم به کمک همسرم یک زندگی 10 نفره را به خوبی اداره می‌کنیم. این‌ها که چیزی نیست، ما باید خودمان را آماده مجموعه‌های بزرگ‌تر برای زمینه‌سازی ظهور امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف کنیم، البته قطعاً اداره یک زندگی، نیازمند یک برنامه‌ریزی دقیق و تبعیت از دستورات الهی است که در این صورت می‌توان به هر دو مورد از سؤال شما پاسخ مثبت داد و اداره یک زندگی نسبتاً شلوغ همراه با درس و بحث و تبلیغ را با هم جمع کرد.

11- چگونه می‌توان این تفکر را به نسل جوان امروز بخصوص قشر طلبه و دانشجو، منتقل نمود؟

اولاً باید مفاهیم و دستورات اسلامی را همان‌طور که گفته شده برای آن‌ها بیان کنیم و از بیان مطالب سلیقه‌ای به‌نام دین بپرهیزیم. ثانیاً، امثال بنده که صاحب اولاد کثیر هستند باید سعی کنند الگوهای خوبی برای نسل جوان باشند، من هر کس را که مخالف فرزند زیاد است یک شب به خانه خودمان دعوت می‌کنم، وقتی وضع زندگی ساده و فرزندان بنده را می‌بیند، نظرش عوض می‌شود. «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم».

12-برای این‌که شعار «فرزند بیش‌تر زندگی بهتر» را نهادینه کنیم چه توصیه‌ای می‌کنید؟ توضیح دهید.

بگذارید با مقدماتی که قبلاً عرض کردم به یک نکته اشاره کنم. بنده با وجود این‌که چهارتن از فرزندانم به‌خاطر قوانین موجود دارای هیچ بیمه‌ای نیستند و پس از 15 سال ازدواج هنوز هم مستأجر هستم و با این‌که بارها و بارها از خودی و غیر خودی مورد گوشه و کنایه‌ها قرار گرفته‌ام، تاکنون به‌اندازه سر سوزنی به درستی و حقانیت مسیری که انتخاب کرده‌ام شک نکرده‌ام. چرا که خداوند وعده جبران داده است. در پرونده درسی حقیر 7 سال پی‌درپی، ممتازی حوزه را مشاهده می‌کنید، فرزندانم بحمدا… همه از نظر جسمی و روحی سالم هستند، هیچ‌گاه در امور مالی محتاج کسی نشده‌ام، هیچ‌وقت دنبال وام‌گرفتن نبوده‌ام، همه این‌ها را گفتم که هم یادآوری نعمت‌های خداوند برای خودم باشد و هم توصیه‌ای به خوانندگان محترم. به‌جای معامله با غیر خدا که گاهی سود و گاهی هم ضرر دارد، در زندگی با خدایی معامله کنیم که فقط و فقط سود بندگانش را می‌خواهد و لاغیر. از خداوند فرزندان زیاد و صالح بخواهید که از داشتن خانه، ماشین و میلیاردها تومان پول ارزشش بیش‌تر است. از پیامبر اکرم روایت داریم که فرزند صالح هر عمل خوبی که انجام می‌دهد باعث آمرزش گناهان والدینش می‌شود و به‌عنوان ثواب در پرونده آن‌ها ثبت می‌گردد بر شما باد به داشتن فرزند زیاد و آن‌هم از نوع صالحش، که فرزند صالح گلی است از گل‌های بهشت.

با تشکر از شما که در این مصاحبه شرکت کردید.

بنده هم از این‌که برای اولین بار موضوع به این مهمی را که رهبر معظم انقلاب هم به آن عنایت خاصی دارند در دستور چاپ نشریه وزین پرتو قرار داده‌اید قدردانی و تشکر می‌کنیم. موفق باشید.

منبع: http://hassaan.ir/?p=15453

منبع: www.n1379.blog.ir